دانستن کافی نیست باید عمل کرد.خواستن کافی نیست باید اقدام نمود. "جان ولف گنگ"تفاوت بین افراد موفق با دیگران در فقدان قدرت نیست، در فقدان خواستن است. "واینس لومباردو"هدف رویایی است که دارای مهلت است. "ناپلئون هیل" عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان کوچک آشکارمی شود. "دیل کارنگی"همه رویاها به واقعیت می پیوندد، اگر شجاعت پیگیری آن را داشته باشید. "والت دیزنی"
نظر به اینکه نرخ اشتغال و بیکاری از شاخص های مهم محیطی میباشد و این عامل محیطی در تبیین استراتژیهای منابع انسانی تعیین کننده است بی مناسبت نیست که در اینجا به اختصار به شکلهای مختلف بیکاری در بازار کار نیز اشاره شود.
1- بیکاری موقت Faricrional Unemployment عبارت است از عدم اشتغال کوتاه مدت که به علت عدم توانائی تطبیق سریع افراد با مشاغل موجود در بازار کار، به وجود میآید.
2- بیکاری ساختاری Structural Unemployment عبارت است از عدم اشتغال طولانی افراد و عدم امکان تطبیق افراد با مشاغل موجود. این نوع بیکاری معمولا به علت عوامل زیر به وجود میآید:
الف- تغییر جهت سریع در تقاضا که معمولا به علت تغییر تکنولوژی اتفاق میافتد. ب- توزیع وسیع جغرافیائی مراکز اقتصادی. بعضی مناطق کشور ممکن است رشد اقتصادی بیشتر و مناطقی حتی با رکورد اقتصادی مواجه باشند. ج- استانداردهای استخدام غیر اقتصادی ثابت Fixed Hiting Noneconomiv Standards د- بیکاری محدود Narrow Unemployment ه- اطلاعات کم از بازار کار
3- بیکاری دوره ای Cyclical Unemployment این نوع بیکاری به طور طبیعی در زمان رکورد اقتصادی، به وجود می آید. علاوه بر تاثیر مستقیم بازار کار در حوزه مدیریت منابع انسانی، عوامل عمده دیگری نظیر میزان بهره وری ملی، تولید ناخالص داخلی و بالاخره رشد اقتصادی، در این حوزه میباشد و پایین آمدن نرخ این عوامل به نوبه خود باعث افزایش نرخ بیکاری و عدم اشتغال میگردد. وجود تورم و رشد بی رویه قیمتها نیز یکی از عوامل عمده محیط اقتصادی است که در اداره امور کارکنان سازمانها تاثیر مستقیم دارد. در صورتی که قیمت مایحتاج روزمره افراد به طور غیر قابل پیش بینی افزایش یابد، تنظیم نظام جبران خدمت و نرخ پرداخت حقوق و مزایا بسیار دشوار و در اغلب موارد پاسخگو نخواهد بود.
لازم به ذکر است، بهرهوری ملی که عامل عمده رشد اقتصادی به حساب میآید خود معلول میزان بهره وری سازمانهای کسب و کار کشور است و بهره وری سازمانها نیز به نوبه خود معلول بهره وری عوامل تولید، از جمله منابع انسانی است، بنابراین سنجش عمده ای از درآمد ناخالص داخلی معلول تلاش و دلسوزیهای کارکنان و مدیران سازمانهای کسب و کار است و با این تحلیل نباید انتظار داشت که جامعه ای که افراد آن مولد نیستند از شرایط اقتصادی مطلوبی برخوردار باشند.