در حالی که مدلهای سنتی اقتصادی فرض میکردند که انسانها همواره تصمیماتی منطقی و بهینه میگیرند، اقتصاد رفتاری این دیدگاه را به چالش کشیده و نشان داده است که بسیاری از تصمیمات مالی افراد تحت تأثیر عوامل احساسی، تعصبات ذهنی و خطاهای شناختی قرار دارند.
این شاخه از علم اقتصاد، بهویژه در سالهای اخیر، مورد توجه سیاستگذاران، بانکها و شرکتهای بیمه قرار گرفته است. ابزارهایی چون «تلنگر» (Nudge) با هدف جهتدهی غیرمستقیم به رفتارهای مالی شهروندان طراحی شدهاند. برای مثال، در برخی کشورها، تغییر نحوه نمایش گزینههای بازنشستگی در فرمهای استخدام باعث افزایش مشارکت مردم در طرحهای بلندمدت سرمایهگذاری شده است.
کارشناسان معتقدند بهرهگیری از یافتههای اقتصاد رفتاری در سیاستگذاری مالی عمومی میتواند به بهبود رفتارهای پساندازی، کاهش بدهی و مدیریت بهتر درآمدها کمک کند