شیوه های بازاریابی جدید در اقتصاد جدید -بخش دوم-
باورهای شرکتهای تجاری از اقتصاد قدیم تا اقتصاد جدید
در بخش اول از این مطلب، نگاهی
داشتیم به برخی از باورها در شرکتهای تجاری در اقتصاد قدیم و چگونگی تغییر
آنها در اقتصاد جدید، در این بخش به ادامه این دیدگاهها می پردازیم:
- از برندسازی از طریق تبلیغات تا
برندسازی از طریق عملکرد
وابستگی به تبلیغات سنگین با هدف
ایجاد آگاهی در ذهن جامعه و بازار هدف نسبت به برند و عملکرد آن یقیناً در اقتصاد
قدیم کاملاً تأثیرگذار بود و برندها بیشتر توسط تجربه مشتری و نقل دهانبهدهان در
رابطه با آن شکلگرفتهاند. امروزه شرکتها بهخوبی میدانند که مجموعه بزرگی از
ابزارها هستند که به شکل گرفتن و توسعه یک برند کمک بسیار زیادی میکنند. ازجمله
آن ابزارها میتوان به حمایت مالی از یک رویداد، مدیریت برگزاری یک رویداد یا جوایز
انسان دوستانه و خیرخواهانه اشاره کرد.
- از تمرکز بر به دست آوردن مشتری تا
تمرکز بر حفظ و نگهداشت مشتری
بیشتر شرکتها به دنبال رشد هستند و در ازاء معرفی و جلب
مشتریان جدید به فروشندگان پاداش بسیار مناسبی میدهند. به همین دلیل، فروشندگان
زمان کمتری برای جلب رضایت مشتریان فعلی صرف کرده و درنتیجه بعضی از مشتریان فعلی
به دلیل نارضایتی دیگر مراجعه نمیکنند و نیاز خودشان را از جای دیگر برآورده میکنند.
اما شرکتهای مبتنی بر اقتصاد جدید بر حفظ مشتری تأکید بیشتری دارند، چراکه خوب میدانند
جلب یک مشتری جدید از داشتن عملکرد مناسب و بالطبع حفظ مشتریان فعلی تا حدود 5
برابر هزینهی بیشتر به دنبال دارد.
- از عدم اندازهگیری رضایت مشتری تا
اندازهگیری کامل و دقیق رضایت مشتری
برخی شرکتها در اندازهگیری میزان
رضایت مشتریان و همچنین فاکتورهای ایجادکننده این رضایت بهصورت نظاممند موفق
نیستند. در عوض بر اطلاعات روایی که بههیچوجه قابلاتکا و اعتماد نیستند، تکیه
میکنند. در اقتصاد جدید تعداد روزافزونی از شرکتها در حال تبدیل کردن فرایند
رضایت مشتری به یک فرایند بسیار مهم تحت عنوان پیروی دقیق از اصول میباشند.
مثلاً شرکت آی بی ام که در حوزه فنآوری
و از جنس بازار صنعتی فعالیت دارد، همواره بهصورت دورهای میزان رضایت مشتریان از
همکاری هر یک از فروشندگان خودش با آنها را موردبررسی قرار میدهد و نتایج این
بررسی را به یکی از فاکتورهای مهم در زمان جبران زحمت هر یک از فروشندگان تبدیل
کرده است.
- از قول بیشتر توان، ارائه خدمات کمتر
از تعهد دادهشده تا قول کمتر از توان و ارائه خدمات بیشتر از تعهد ارائهشده.
بهمنظور دریافت سفارش، فروشندگان
اغلب اقدام به دادن قولهایی در رابطه با نحوه تحویل یا میزان کیفیت محصول بدون
توجه به توانایی خودشان یا مجموعه برای عمل به این قولها میکنند و سپس در مراحل
بعدی در رابطه با انعکاس یا عکسالعمل آنها نگرانی و ناراحتی میکنند. این موضوع
دقیقاً در رابطه با تبلیغاتی مصداق پیدا میکند که اقدام به بزرگنمایی عملکرد
محصولات یک شرکت میکنند. شرکتها در اقتصاد جدید بهخوبی از این موضوع آگاه هستند
که رضایت مشتری تابعی از هماهنگی بین انتظارات مشتری و عملکرد مشتری هست.
این شرکتها همواره میخواهند پیامها
و قولهایی که به مشتریان میدهند بدون ایراد و مشکل باشد. برخی از آنها حتی
ترجیح میدهند که فروشندگان آنها کمتر از توان خودشان به مشتری قول بدهند و بیشتر
از قول خودشان عمل کنند و از این طریق موجب خوشحالی و رضایت مشتریان شوند.
حقیقت این است که امروزه در اقتصاد
جدید اغلب شرکتها ترکیبی از اقتصاد قدیم و اقتصاد جدید هستند. شرکتها نیاز به
حفظ مهارتها و تواناییهایی دارند که پیشازاین اثرگذار بوده و نتایج مطلوبی برای
شرکتها داشته است، اما اگر همچنان در پی رشد و شکوفایی و کسب موفقیت هستند باید
به تواناییهای جدید و درک جدیدی از محیط اقتصاد جدید دست پیدا کنند. فضای بازار
امروز از مصرفکنندگان سنتی (که بهصورت آنلاین خرید نمیکنند، مصرفکنندگان
آنلاین که عموماً بهصورت آنلاین خرید میکنند و ترکیبی از هر دو این خریداران
تشکیلشدهاند.
اکثر مصرفکنندگان ترکیبی از دودسته
خریداران و مصرفکنندگان سنتی و جدید هستند: آنها عموماً از فروشگاههای سنتی
خرید میکنند، اما گاهی برای رفع نیاز به فروشگاههای آنلاین هم سفارش میدهند، از
کتابفروشهایی مانند بارنز و نوبل (Barnes &
Noble) خرید میکنند اما گاهی از آمازون هم
سفارش میدهند.
مصرفکنندگان امروزی
همچنان دوست دارند در دستان خود گوجهفرنگی را فشار دهند، جنس پارچه را با دست لمس
کنند، عطر موردنظر خودشان را بو کنند و با فروشنده کالای موردنظر چکوچانه بزنند.
مصرفکنندگان
تنها بر اساس دیگر نیازهای خود تحریک میشوند و این موضوع هیچ ارتباطی با خرید با
بهرهوری بیشتر ندارد. شرکتهای امروزی نیاز به داشتن حضور آنلاین و آفلاین دارند
تا قادر به ارائه خدمت به جمع از مشتریان امروزی باشند. بنابراین وظیفه اصلی آنها
تفکر مجدد و بازبینی استراتژی شرکتی خودشان و در ادامه آن بازبینی استراتژی
بازاریابی است.